متن آهنگ هفت سین از محمد اصفهانی
متن ترانه “هفت سین” محمد اصفهانی
چه کنم ای ماه تابان
زغمت در شام هجران
چه کنم ز غمت چون سازم
شده بسته ره پروازم
چه شود به برم باز آیی
پر و بال دلم بگشایی؟
شب همه شب در تاب و تبم
آمده بی تو جان به لبم
مهرت به جانم زد شرر ، شد شعله ور درونم
چون حلقه حلقه زلف تو ، سلسله ی جنونم
…
ز ازل بر عشقت زادم
ز فراقت در فریادم
تو بیا ای یار دیرین
ببرم چون جان شیرین
مده چون زلفت بربادم
به هوای تو چون فرهادم
شب همه شب شد نغمه گری
کار من و مرغ سحری
مهرت به جانم زد شرشر ، شد شعله ور درونم
چون حلقه حلقه زلف تو ، سلسله ی جنونم
…
نه صبوری در دل ما را
نه پیامی از تو یارا
شده دل پابست بوییت
نرود به رهی جز کویت
چه شود از روی یاری
ز دل تنگم یاد آری؟
در شب هجران ماه منی
لیلی مجنون خواه منی
مهرت به جانم زد شرر ، شد شعله ور درونم
چون حلقه حلقه زلف تو ، سلسله ی جنونم
www.1nafare.com
ارسال پاسخ جدید